نگارش هشتم -

درس5 نگارش هشتم

Me?.. بیو چک 💕👶🏻

نگارش هشتم. درس5 نگارش هشتم

سلام میشه لطفا هوش مصنوعی معرفی کنین که انشا بنویسه

جواب ها

جواب معرکه

سوالات مشابه

seti

درس5 نگارش هشتم

برای کمک به مردم چه چیزی اختراع کنیم؟؟

پارمیس

درس5 نگارش هشتم

بچه ها انشا در مورد نماز بگید تاج میدم.❤️

seti

درس5 نگارش هشتم

انشا درباره دانشمندان چگونه به بشریت کمک کردن؟؟ تاج میدمممم. لطفاااا

پژوباز ترک🇫🇷

درس5 نگارش هشتم

سلام اگر باران بودید چه می کردید لطفاً درباره موضوع بالا انشا بگید.

.......

درس5 نگارش هشتم

انشا در مورد طعم خورشت قرمه سبزی لطفا از گوگل نباشه

امیرعلی طالبی

درس5 نگارش هشتم

سلام انشا در باره صدای موتور میخوام

^امیرسام^محدودم

درس5 نگارش هشتم

سلام ؛ انشا درباره اگر به عقب برگردم چه چیزی را تغییر میدادم ممنون تاج میدم

neda

درس5 نگارش هشتم

سلام .. انشا در مورد طعم بستنی یخی یا ادمک مصنوعی (طنز باشه) تاج میدم

شبنم روکا (محدودم)

درس5 نگارش هشتم

سلام بچه ها یدونه از موضوع انشاهای صفحه‌ی ۶۲ که خودتون نوشتین رو لطف میکنین فقط از گوگل نباشه

پژوباز ترک🇫🇷

درس5 نگارش هشتم

انشا درباره‌ی روزی که باران می بارید فقط از گوگل نباشه تاج هم میدم🙏🏻

zahra

درس5 نگارش هشتم

یک حکایت کوتاه

ali... N..

درس5 نگارش هشتم

سلام بچه ها منددارم گریه میکنم معلم کاروفناوری میگه به تو یک میدم رد ات میکنم درست میگه ایا... ـــــــــــــــــــح

بنده خدا❤️✨️

درس5 نگارش هشتم

کی کالاف میزنه.؟

𝐝𝐚𝐧𝐧𝐲

درس5 نگارش هشتم

بروبچ بنظرت مدل موی پیکسی (کوتاه) به صورت گرد میاد؟

𝐝𝐚𝐧𝐧𝐲

درس5 نگارش هشتم

یه حرفمون نشه؟ 🗿🤌🏿

--------- ++++++++

درس5 نگارش هشتم

دارم میرم آخرین امتحان رو بدم ترو خدا دعا کنید واسم انشا ست خداحافظ رفیق ها

Matthew 2...

درس5 نگارش هشتم

بچه ها امتحاناتون تموم شد؟ من ک ازااادم 😂😂 بگین تاج میدم فقط نزنید محدود کنید حسش نیست🥲

𝕊𝕖𝕥𝕒𝕪𝕖𝕤𝕙

درس5 نگارش هشتم

خب من الان ی انشا تقریبا ۳ صفحه ای نوشتم (همینطوری)🥲 صفحه آخرشو میذارم لطفا نگاه کنین خیلی وقتتونو نمی گیره ، اگه خوشتون اومد دو صفحه قبلشم میذارم🙂

کیمیا مصطفوی

درس5 نگارش هشتم

کیا امتحان نگارشو دادن ؟ چه موضوعاتی داده بودن بهتون ؟ تاج میدمم

..... ...

درس5 نگارش هشتم

بچه ها من فردا انشا دارم بنظرتون انشا نویسیم چطوره ؟تاج میدم مقدمه در روزگاران قدیم زرگری به نام بزرگمهر در شهری زندگی میکرد ‌.او در کارش بسیار حرفه ای بود میانی روزی به گوش پادشاه می‌رسد که آن سوی شهر یک زرگر حرفه ای و به تمام معنا طلاو جواهرات زیبایی میسازد. پادشاه دستور میدهد که بزرگمهر را نزد خودش به قصر بیاورند . وقتی که بزرگمهر وارد قصر میشود پوزخندی می‌زدند و می‌گوید فکر کنم پادشاه میخواهد مرا جانشین خودش کند . پایانی پادشاه ناگهان صدای اورا شنید و گفت دست نگهدارید و ان را به بالای